بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)هفت روز بود كه نالۀ فاطمه قطع نمىشد؛ هر روزى كه...
حضرت زهرا(علیها السلام) که خود پرورشیافتهٔ دامان وحی است و در بالاترین مرتبهٔ ایمان و عمل صالح قرار...
فلسفه اصلى مخفى بودن قبر حضرت زهرا (س) مربوط مى شود به وقايع و جسارت هايى كه از طرف خلفاى وقت و اطرا...
سيزدهم جمادى الاول به روايتى و سوم جمادى الثانى به نقل مشهور، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) است. ...
علامه امينىرسول خدا به صراحت چنين بيان داشته است: بر من صلوات بَتراء (=ناقص و بريده شده) نفرستيد، سؤ...
سيد محمّد على الحلو
مترجم: سيد شاهپور حسينى
نشانه ها و علامات ظهور، اهميت خاصى در فرهنگ مهدويت دارند، به ويژه اينكه اين نشانه ها، شخصيت هاى دوران ظهور را به ما مى شناسانند. اين نشانه ها در حقيقت يك لطف بزرگ الهى است كه جهان به وسيله آن خود را براى استقبال از آن رويداد سرنوشت ساز و بسيار مهم آماده مى كند. نشانه هايى كه روى داده يا در آينده روى خواهد داد، خود اشاره به اين امر دارد كه انسان مى تواند در زمان هاى مختلف، گرايش ها و تفكرات و وابستگى هاى خود را به جريان هاى مختلف مشخص كند و بداند چه در انتظار اوست. يكى از اين نشانه هاى حتمى ، يمانى است.
یکی از لشکریان ابن سعد فریاد زد: «این شخص شیر شیران است، این فرزند شبیب است، مبادا کسی به جنگ او برود». پس عابس مکرر فریاد میزد و مبارز میطلبید و کسی جرأت نمیکرد به میدان او برود.
مريم پاك آئين
حوادثى كه پس از شهادت امام حسين (ع) در «دشت كربلا» رخ داد، پيش از هر چيز انسان را به ياد صحراى محشر مى اندازد. زمانى كه همه جا تاريك مى شود، زمين و زمان به هم مى ريزد و صيحه دهشت آور فرشتگان از آسمان بلند مى شود. با بررسى وقايع پس از شهادت امام حسين (ع)، به راستى در مى يابيم كه عظمت قتل بى رحمانه امام، تا چه اندازه است؛ مصيبت عظيمى كه عالم خاكى را پريشان كرد؛ بلكه قدسيان آسمان را نيز به شيون و فرياد وا داشت.
علقمة بن محمد حضرمى گويد: به امام باقر (ع) عرض كردم: به من دعايى تعليم دهيد كه با آن دعا در اين روز (عاشورا) هنگامى كه امام حسين (ع) را زيارت مى كنم، بخوانم و دعايى كه با آن، هنگامى كه آن حضرت را از نزديك يا از خانه ام و از راه دور (و به قصد زيارت بدان سو) اشاره مى كنم، بخوانم. حضرت فرمودند: «اى علقمه پس از آنكه به آن حضرت با سلام اشاره كردى، دو ركعت نماز بخوان و پس از آن اين قول (متن زيارت) را بخوان.
عبود من، مرا چه شده كه چون نام چهارتن را مى برم، تسلى مى يابم. چون نام حسين را مى برم اشكم مى ريزد وناله ام سر مى كشد. خداى تبارك و تعالى سرگذشت او را برايش در كلمه «كهيعص» بازگو نمود. چون زكريا اين را شنيد، سه روز از مسجد خود بيرون نرفت و كسى را هم نپذيرفت و به گريه و ناله رو آورد و براى او نوحه مى خواند ...
- سيد بحرالعلوم رحمةالله عليه به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد، در بين راه راجع به اين مسئله، كه گريه بر امام حسين (ع) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد همان وقت متوجه شد كه شخصى عرب سوار بر اسب به او رسيد و سلام كرد، بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته اى ؟ و در چه انديشه اى ؟ اگر مسئله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟
ليلا سادات آرامى
- شعفى مى گويد:
- مرحوم آيت الله حاج آقا حسين خادمى و مرحوم حاج شيخ عباس قمى و حاج شيخ عبدالجواد مدّاحيان روضه خوان امام حسين (ع) را در خواب ديدم كه در غرفه هاى بهشت با يكديگر اجتماع داشتند. از آيت ا ... خادمى احوال پرسى كردم و گفتم: با هم بودن شما يك آيت الله و آقاى حاج شيخ عباس قمى يك محدّث و حاج شيخ عبدالجواد روضه خوان امام حسين عليه السلام، چه مناسبتى دارد كه با يكديگر يك جا قرار گرفته ايد؟
در صد و بیست و چهارمین نشست از سلسله نشستهای ماهانة فرهنگ مهدوی، «حجّت الاسلام و المسلمین دکتر سید محمّدکاظم طباطبایی» دربارة موضوع «بسترها و زمینههای شکلگیری فاجعه کربلا» سخنرانی کردند. در این نشست که همزمان با ایّام عزاداری سیّد و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع) برگزار گردید،
عظمت و محتواى عاشورا، انگيره ها، اهداف و دستاوردهاى فرهنگى غنى و ناب آن همواره در متن زندگى شيعيان و عمق باورهايشان جريان دارد. مسلمانان مظلوم جهان نيز براى نجات از جور ستمگران، قيام اباعبدالله (ع) را سرمشق و الگوى خود قرار مى دهند. البته حادثه عاشورا چنان شكوهمند است كه حتى بر انديشه غير مسلمانان نيز اثر گذاشته و سبب برانگيخته شدن عشق وعلاقه و احترام آنان به امام حسين (ع) شده است.
در اين جا، به برخى از جنبه هاى اثرگذارى نهضت عاشورا در پهنه گيتى نگاهى كوتاه مى افكنيم.
حسن جلالى عزيزيان
محتشم چشمانش را كه باز كرد به اطراف حركت داد. تاريكى بود و سكوت و نور كم فروغ شمعى كوچك. صداهايى از دوردست خيال، درهم و برهم كه موج برمى داشت و اوج مى گرفت.
دردى ويرانكننده بر رخش پاشيده بود لبهايش لحظه اى لرزيد و بغض را در سينه اش كشت. احساس كرد غمى به سنگينى عالم بر دلش سنگينى مى كند، غمى كه اگر بر كوه فرود مى آمد مى شكست و فرو مى ريخت.