ابن بطوطه در سفرنامه خود مینويسد:
... در نزديکی بازار بزرگ شهر، مسجدی قرار دارد که بر در آن، پرده حريری آويزان است و آنجا را «مسجد صاحبالزمان» میخوانند.
شبها پيش از نماز عصر، صد مرد مسلح با شمشيرهای آخته... اسبی يا استری زين کرده میگيرند و به سوی مسجد صاحبالزمان روانه میشوند. پيشاپيش اين چارپا، طبل و شيپور و بوق زده میشود. ساير مردم در طرفين اين دسته حرکت میکنند و چون به مسجد صاحبالزمان میرسند، در برابر در ايستاده و آواز میدهند که:
«بسمالله، ای صاحبالزمان، بسمالله بيرون آی که تباهی روی زمين را فراگرفته و ستم فراوان گشته. وقت آن است که برآيی تا خدا به وسيله تو، حق را از باطل جدا گرداند...»
و به همين ترتيب، به نواختن بوق و شيپور و طبل ادامه میدهند تا نماز مغرب فرا رسد....
برگرفته از کتاب درسنامه فرهنگ مهدویت و انتظار, ج 3: چشم به راه؛ اثر ابراهیم شفیعی سروستانی