خداوندا!
مگر تو نبودی كه
درخشانترین نور عالم را آفریدی؟!
بار الها!
مگر تو نبودی كه عرش و كرسی را چنان بالا بردی
كه همنشین خودت شدند؟!
پروردگارا!
مگر تو نبودی كه
بحر موّاج عشق را پر تلاطم گردانیده و خروشاندی؟!
خدایا!
آخر مگر تو همو نیستی كه
«تورات» و «انجیل» و «زبور» را برای ما هدیه فرستادی؟!
محبوبا!
مگر تو همان نیستی كه
خنكای وصال را در پس آتش فراق نهاد؟!
جانا!
تو كه «قرآن» با آن همه عظمتش را به ما مرحمت نمودی
و هزاران ملك و پیامبر و فرستاده جزئی از عطایای تو به ماست،
محبوب بیهمتایم!
تو را به آن كلیدی كه
خزانه كرمت را تواند كه گشاید؛
تو را به درخشش آن خورشیدی كه
آفرینشش تنها تو را شاید؛
تو را به زمامداری تمام مملوكات و آفریدگانت،
ای همیشه پاینده و ای تنها هستی بخشنده!
تو را به آن مهر تابانی كه زمین و آسمان تو را روشن نموده است
تو را به آن یادگاری كه صلح را برای همه خلایقت به ارمغان میآورد
آری.
تو بودی پیش از آنكه كسی باشد
و تو خواهی بود پس از آنكه كسی نباشد
و آن دم كه اثری از هستی در هیچ كجا یافت نشود
تنها تو هستی.
پس، ای آنكه تنها تویی كه میدانی چگونه دل و جانهای مرده را زنده توان كرد!
و ای كسی كه
تنها خود میتوانی جان بیمایه سیهرویان مردهدل را بگیری!
ای حیات و هستی من!
و ای كسی كه عبادت، تنها تو را باید و شاید!
و ای محبوب عالمیان!
بر آستان مولا و عزیز و سرورم
آن امامی كه سالهاست به انتظارش نشستهام
تا راه و چاهم بنماید
و آن عزیزی كه
خود سالهاست جام هدایت از دست تو نوشیده است
آری. همو را میگویم كه
قصد برپایی علم محبّتت را در گستره گیتی دارد
كه درود بیپایان تو بر او و خویشان بزرگوارش باد.
نه تنها از جانب من و پدر و مادرم كه
از سوی هر آنكه طعم ذرّهای ایمان و محبت را چشیده باشد.
چه در شرق عالم بزید و چه در غرب هستی
در خشكی قدم نهاده باشد
یا كه در دریا به سیر بپردازد
همسنگ عرش بزرگ و با عظمت خود
و برابر تمام آنچه بویی از تو دارند؛
كه تنها تویی كه میدانی كه چه تعدادند
و هر كدام در هر كجا چه میكنند
درود و صلوات خود را بفرست.
بار الها!
خود شاهد باش كه
چنان عهد و پیمانی بر محبّتش میبندم كه
نه تنها بامدادان امروز كه
كار هر صبح و شام من باشد.
و هیچگاه دست از آن نشویم
پس ای مهربان بیهمتا!
مرا یاری نما كه یارش باشم و
قوّتم بخش كه همراهیاش كنم.
و تا آنجا كه در توانم باشد،
مرا پاسبخش حریمش گردان
پیش از آن دم كه لب به حاجت گشاید
و پیش از آنكه رقیبان، گوی سبقت از من بربایند
خواستهاش را برآورده كرده باشم،
به یك اشارتش سر و جان بدهم
و بر اثبات گفتهها و كردههایش، برهان بیاورم.
خود یاری نما كه
بر همگان بنمایانم كه
بیش از همهشان دلم را برده است
و این نعمت را بر من عطا كن كه
به عشق او و در برابر چشمان دلربایش
جام شهادت را سر كشم.
پروردگارا، مباد!
ولی اگر تو خود خواستی كه میان من و او
با مرگ كه قسمت همه خواهی گرداند،
فاصله بیندازی
بینداز
و در پس آن در حالی كه بر تنم كفنی
همسان تشنگان شهادت پوشانده
و در دستانم شمشیری از نیام بركشیده
و نیزهای تشنه خون نامردمان مانده
و بر لبانم لبّیك ندایش را مترنّم گردانده باشی
مرا از قبرم بیرون آر
چه در شهر باشم و چه در صحرا
پروردگارا!
چه میشود بینایی چشمانم را باز میگرداندی تا
آن خورشید تابان و قرص درخشان را به نظاره مینشستم
و به آفتاب جمالش سرمهای بر دیدگانم میكشیدی،
چه میشد در ظهور او كمی هم كه شده
تعجیل به خرج میدادی
و آمدنش را آسان مینمودی
نظام آكنده از عدل و مهرش را
در همه جا میگستراندی و
مرا همراهش میگرداندی؟
نفوذی به فرمانش بخش و
پشتش را به خودت گرم نما.
مهربانا!
جهان به دست او آباد میشود
مردگان به دست او زنده میشوند،
و حالا
همان طور كه خبر داده بودی
مردم همه جا و همه چیز را در آب و خاك
به دستان خویش آلودند
و چه راست خبر داده بودی!
خدایا!
پس چرا این یار غایب از نظر ما نمیآید
همو كه همنام و همگون جدّ بزرگوارش میباشد
تا كه آنچه تباهی است در هم شكند
و حقیقت را
آنگونه كه شایستهاش باشد، تجلّی بخشد.
محبوبا!
او را فریادرس هر بیچارهای كه هست،
یاریگر هر بیپناهی كه یافته شود،
هر حكمی كه از تو به كناری زده شده
و هر آنچه كه از زحمات پیامبر و از آثارش نیست و بر بادرفته بگردان.
توانای خوبم!
تو خود حافظ و نگهبانش باش كه
ستمگران به كمینش نشستهاند
خداوندا!
نه تنها ما را
كه پیامبر خوب و مهربانت را - كه درود تمام عالمیان بر او باد - و همه دلدادگانش را به تماشای رخساره زیبایش بنشان
و غم از دل همه ما بزدای
بار پروردگارا!
آیا شود كه این عقده غم ز گلوهامان بگشایی
و او را در میان ما جای دهی؟
بارالها!
تو كه دریای رحمتت همگان را در خود جای دهد
خوب میدانی كه
بیگانگان آمدنش را دور
و ما نزدیك انگاریم
پس ای یكتای بی همتا!
با هر چه سریعتر آمدنش
در امور ما گشایشی بنما.
خداوندا!
آیا كبودی پایم را میبینی
از بس كه از فراقش و به امید دیدارش
در آرزوی تسریع در وصالش بر آن كوفتهام و
فغان از جان كشیدهام كه:
العجل، العجل، یا مولای صاحب الزمان
آمین یا ربّ العالمین