از نیمه نخست قرن اوّل هجری، مدّعیان مهدویّت از «مدینه» کار خود را شروع و تلاش کردند آموزه مهدویّت را به نفع خود مصادره نمایند. به گزارش تاریخ، پیشینه ادّعای مهدویّت، به فرقهای به نام سبأییه بازمیگردد که امام علی(ع) را مهدی نامیدند و گمان کردند که ایشان کشته نشده و در آخرالزّمان ظهور میکند. پس از آن، برخی گروههای فرقه کیسانیه موضوع مهدویّت محمّد حنفیه را مطرح کردند و پس از مرگش نیز گفتند او زنده است و در «کوه رضوی» زندگی میکند و روزی ظهور خواهد کرد
فریب و نیرنگ، از جمله شگردهای مروّجان احمد حسن است. این امر در تطبیق روایات بر وی آشکارتر است. یک دسته از روایاتی که مستند طرفداران احمد حسن است، روایاتی است که در آنها نام احمد وجود دارد. آنان در اینباره مینویسند:
چندی پیش خبری به طور هماهنگ و همزمان در بسیاری از رسانه های ضد ایرانی و ضد شیعی در مورد حمله ی افراد ناشناس به دفاتر فردی که به "آیت الله الصرخی" در شهرهای مختلف به ویژه جنوبی عراق منتشر شد. پس از انتشار آن خبر این رسانه ها به پخش اخبار و گزارش هایی در دفاع از فرد موسم به "الصرخی" و علیه حضرت آیت الله سیستانی، مرجع عالی قدر شیعیان پرداختند.
مدّعی جریان یمانی در تبلیغات خود،بر ضد علمای دین،حوزه علمیه و مراجع تقلید هتّاکی میکند و صریحاًمیگوید:«ما آمده ایم که وساطت علما بین مردم و دین و خدا را حذف کنیم»؛در حالی که این حرف بر ضد تعالیم اهل بیت علیهم السلام است
احمد اسماعیل گاطع الصیمری در حالی به دروغ مدّعی فرزندی و وصایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که هنوز امام زمان ظهور نفرموده است؛ اما ادّعای قیام کرده و خود را اوّلین نفر از مهدییّن مینامد.
در ساحل آمودريا نشستهاند؛ اسمشان هم شيعه است. اما امام چهل و نهمشان در لندن دارد امامت ميكند و آنها هم به عشق «آقاخان چهارم» كه زبانش انگليسي است، با عشق و خلوص سعي ميكنند تا زبان امامشان را ياد بگيرند. ساحل آمودريا كجا و لندن كجا؟ شيعه كجا و سرويسهاي جاسوسي روباه پير كجا؟
حالا ديگر دست انگليس در ساخت و ترويج وهابيت و بابيت و بهاييت و خيلي از «يت» هاي ديگر رو شده، اما سبك مغزي است اگر فكر كنيم اين استعمار كثيف و دوستان مستكبرش براي شيعه دوازده امامي نقشه نكشيده باشند. همانطور كه شيعههاي اسماعيليه را با امام چهل و نهم سر كار گذاشتهاند
درست مانند آن که در ادب فارسی در باره برخی از شاهان و امیران ایرانی، لفظ مسیح یا حتی مهدی به عنوان تمجید بکار رفته است. در بیشتر مناقب نامه های مربوط به سلطان سلیمان قانونی و نیز دردیوان های آن دوره، از وی با «مسیح» و «مهدی» یاد شده است (Mehdilik Fenomeni ص 471 پاورقی 326). حتی از شخصی با نام سلیمان حلمی توناخان که همین اواخر درگذشته و مریدانش همچنان هستند، از او با تعبیر مهدی یاد می کنند
استعمارگران براى گسترش دامنه و حوزه قدرت خويش در سرزمينهاى اسلامى، هميشه اسلام ـ به ويژه شيعه ـ را مانع مهم دستيابي به اهداف خود يافتهاند؛ از همين رو با بدعتگذاري و بنيان نهادن فرقههاي ضاله و مذاهب ساختگي در برابر فرهنگ اصيل شيعي، زمينه سازي رشد و ترويج آنها را در رأس برنامههاي شيطاني خود قرار دادند. تأسيس مذهب قادياني در پاکستان، بابيت و بهائيت در ايران، و وهابيت در عربستان، نمونههايي از آن فرقهها و جريانات ديني است.
موضوع مهدویّت پتانسیل فوقالعادّه قویای دارد که در دورههای مختلف مورد سوء استفادۀ طمّاعانی قرار گرفته که آن را به نفع خود مصادره کردهاند. مشهورترین حالت این ماجرا را در جریان مهدی سودانی میتوان دید که با استفاده از این پتانسیل فوقالعادّه مدّتها مقابل استعمار انگلیس ایستاد و به اهداف خود نائل شد.
از آن روی که واژهِ مقدس"باب" (با تعابیر مختلف دیگری که دارد) دستاویزی برای ادعاهای ناصواب عده ای در طول تاریخ مسلمانان به ویژه در قرن سیزدهم گشته و گمراهی و ارتداد بسیاری را به دنبال داشت، در این مقاله به بازخوانی مسألهِ "باب" و مدعیان و مصادیق راستین آن پرداخته، تعدادی از مدعیان دروغین"بابیت" در عصر حضور و غیبت معرفی گردیده اند.